سرمايهگذاري به معني اختصاص دادن پول براي چيزي با انتظار سود و منافع از آن در آينده است. بهطور دقيقتر سرمايهگذاري تعهد پول يا سرمايه براي خريد وسايل يا داراييهاي ديگر، به منظور به دست آوردن منافع از آن است. در علم اقتصاد، سرمايهگذاري يعني خريد كالايي كه اكنون مصرف نميشود اما در آينده فرد به آن نياز پيدا خواهد كرد و آن كالا براي او سودآور خواهد بود. در علم مالي، سرمايهگذاري به اين معني است كه فرد يك دارايي مالي نظير سهام را ميخرد و پيشبيني ميكند كه آن دارايي مالي در آينده سودآور خواهد بود و قيمتش افزايش خواهد يافت، لذا با فروش به قيمت بالاتر سود به دست خواهد آورد.
سرمايه گذاري در بسياري ناحيههاي اقتصادي مثل حوزهٔ مديريت كسبوكار يا دارائي و ماليه اعم از خانوادهها، بنگاهها يا دولتها مورد بحث قرار ميگيرد. يك سرمايهگذاري شامل انتخاب توسط يك شخص يا يك سازمان مثل پانسيون سرمايه حقوق بازنشستگي، بعد از تجزيه و تحليل يا انديشه براي گذاشتن يا قرض دادن پول در يك چرخه، وسيله يا دارايي مثل مال، كالا، ذخيره، اوراق قرضه، مشتقات مالي (براي نمونه آتيهها و انتخابها)، يا دارائي خارجي نامگذاري شده در پول خارجي، كه سطحي از ريسك معين ميكند و امكان برگشتهاي توليد را در يك دوره از زمان فراهم ميكند. سرمايهگذاري كه كاملاً تحليل شده نباشدمي تواند ريسك آن زياد باشد نسبت به سرمايهگذاري مالك زيرا امكان خسارت در حدود كنترل مالك نيست. تفاوت بين سفته بازي و سرمايهگذاري ميتواند دقيق و باريك باشد. آن وابسته به سرمايهگذاري است كه مالك به آن فكر ميكند خواه هدف قرض منابع به شخص ديگر براي هدف اقتصادي است يا نه. درموردي از سرمايهگذاري به جاي ذخيره كالاي توليد شده يا معادل شده پول آن، سرمايهگذار انتخاب ميكند به منظور استفاده آن كالا، توليد كند يك كالاي بادوام براي مصرفكننده يا توليدكننده، يا با قرض دادن كالاي ذخيره شده اصلي به ديگري در مبادله براي بهره يا يك سهم از سود، سرمايهگذاري در بورس ميباشد.
محتويات
- ۱ در علم اقتصاد يا اقتصاد كلان
- ۲ سرمايهگذاري وابسته به تجارت از يك بنگاه-اداره كسب وكار
- ۳ در دارائي
- ۴ دارائي واقعي وسيلهاي براي سرمايهگذاري
- ۴.۱ دارائي واقعي مسكوني
- ۴.۲ دارائي واقعي تجاري
- ۵ متنوعسازي (دارائي)
- ۶ نمونهها
- ۷ انواع سرمايه گذاري
- ۷.۱ انواع سرمايهگذاري:
- ۸ حداكثر تنوع
- ۹ جستارهاي وابسته
- ۱۰ منابع
در علم اقتصاد يا اقتصاد كلان
در تئوري اقتصاديادراقتصاد كلان، سرمايهگذاري مقدار خريداري شده از كالاها در واحد زمان است كه مصرف نميشوند اما براي توليد درآينده استفاده ميشوند براي نمونه شامل راهآهن يا ساختمان كارخانه. سرمايهگذاري در سرمايه انساني شامل هزينههاي آموزش بيشتر يا تمرين روي كاراست. صورت برداشتن از سرمايهگذاري به گردآوري صورت موجودي از كالاها برمي گردد كه ميتواند مثبت يا منفي باشد، ومي تواند متمايل يا غير متمايل باشد. در اندازهگيري درآمد ملي و ستانده، سرمايهگذاري ناخالص (معرفي شده بوسيلهvariable I)) يك جزء ازتوليد ناخالص ملي(GDP)است، كه درفرمول GDP = C + I + G + NXمشخص شده كه در آنC مصرف، G مخارج دولت وNXصادرات خالص است؛ بنابراين سرمايهگذاري عبارت است از هرچيزي كه باقي ميماند از مخارج كل بعد از تفريق مصرف، مخارج دولت و صادرات خالص(I = GDP - C - G - NX). سرمايهگذاري ثابت شده غير مسكوني (مثل كارخانههاي جديد) و سرمايهگذاري مسكوني (خانههاي جديد) تركيب ميشوند با صورت موجودي سرمايهگذاري به منظور ساختن. سرمايهگذاري خالصكاهش استهلاك از سرمايهگذاري ناخالص است. سرمايهگذاري ثابت شده خالص ارزش افزايش خالص در ذخيره سرمايه هر سال است. درسرمايهگذاري ثابت شده، مخارج درطي يك مدت از زمان (هر سال) سرمايه نيست. بعد زماني سرمايهگذاري ازآن يك جريانميسازد. در مقايسه، سرمايه يك ذخيرهاست كه از جمع كردن سرمايهگذاري خالص در يك نقطه از زمان (مثلاً ۳۱ دسامبر) بدست ميآيد. سرمايهگذاري اغلب مدل نقاشي شدهاي به صورت يك تابع از درآمد و نرخهاي بهرهاست، توسط رابطه (I = f(Y, r. مشخص شده. يك افزايش در درآمد تشويق ميكندبه سرمايهگذاري بيشتر، را در حالي كه يك نرخ بهره بالاتر ممكن تشويق نكند سرمايهگذاري بهطوريكه آن گرانتر ميشود با قرض كردن پول. حتي اگر يك بنگاه براي استفاده كردن سرمايههاي خودش در يك سرمايهگذاري انتخاب كند، نرخ بهره يك هزينه فرصت از براي به كار انداختن اين سرمايهها به جاي قرض بيروني مقداري از پول براي آينده معرفي ميكند.
سرمايهگذاري وابسته به تجارت از يك بنگاه-اداره كسب وكار
تصميم به انجام سرمايهگذاري (همچنين دانستن اندازه بودجه سرمايه)يكي از تصميمات اساسي در حوزه كسب وكار است:مديران تعيين ميكنند ارزش سرمايهگذاري دارائيهاي ي كه يك واحد كسب وكار در حدود كنترل يا تصرفش تعهد ميكند. اين دارائي ممكن فيزيكي باشد (مثل ساختمانها يا ماشين آلات)، لمس ناپذير و نامحسوس (مثل حق ثبت اختراع، نرمافزار، سرقفلي) يا مالي (ميبينيد در زير). دارائيها استفاده ميشوند براي توليد جاري درآمدي كه اغلب با هزينههاي يا جريانهاي ويژه همراه شده. مدير بايد معين كندارزش حال خالص سرمايهگذاري را به منظور تعهد استفاده مثبت هزينه از سرمايه حاشيهاي كه با ناحيه ويژه از كسب وكار همراه شده. دراصطلاح دارائي، مالي اغلب سهام قرضه فروش رفتني مثل ذخيره يك شركت (يك سرمايهگذاري منصفانه) يا اوراق قرقه (يك بدهي سرمايهگذاري) وجود دارد. گاهگاهي هدف از سرمايهگذاري توليد جريانهاي نقدي آيندهاست در صورتي كه به طرف ديگر هدف از منفعت ممكن دسترسي به دارائي بيشتر بهوسيله نظارت كردن يا تأثير روي عملكرد يك شركت دوم باشد (سرمايه). بنگاههاي كسب وكار يا سازمانها سرمايههاي سرمايهگذاران را در قالب انصافها و بدهيها (جمعاً معروف به ساختار) بالا ميبرند و بيشتر آن را به كارمي اندازد در طرحهاي سرمايهگذاري متنوع توسط به دقت آناليز كردن عملكردهاي درست براي تلاقي بيروني تعهداتشان مربوط به خريد از دارائيهايي كه سودهاي بلند مدت برا ي آنها فراهم ميآورند.
در دارائي
دردارائي، تعهد سرمايهها به وسيلهٔ خريد سهام قرضه يا موارد پولي ديگر يا دارائيهاي كاغذي (مالي) در بازارهاي پولي يا بازارهاي سرمايهاي يا در دارائيهاي واقعي قابل تغيير منصفانه مثل طلا يا كلكسيون است. ارزيابي روشي است براي تشخيص اينكه يك پتانسيل سرمايهگذاري برابر با قيمت آن است. عملكردهاي سرمايهگذاري طيف عملكرد ريسك را دنبال ميكنند. نوعي از سرمايهگذاريهاي مالي سهمها، سرمايهگذاري منصفانه ديگر، واوراق قرضه، شامل اوراق قرضه نامگذاري شده درپولهاي رايج خارجي) شامل ميشود. اين دارائيهاي مالي هستند پس انتظار داريم درآمد يا جريانهاي نقدي مثبت آينده را فراهم آورند و ممكن است با افزايش يا كاهش در ارزش بازده سرمايهگذار سودببرد يا ضرر كند. تجارت در خواستههاي ممكن يا سهام قرضه مشتق جريانهاي نقدي انتظار داشته مثبت آينده را در برندارد، و بنابراين دارائيهاي بررسي نشده يا اگر بخواهيم دقيق شويم، سهام قرضه يا سرمايهگذاريها را. با اين وجود، از وقتي كه جريانهاي نقدي آنها بهطور نزديك وابسته شدن (يا هدايت شدن) آن سهام قرضه ويژه، آنها اغلب در مورد سرمايهگذاريها مطالعه ميكنند يا بحث ميكنند. سرمايهگذاري اغلب بهطور غيرمستقيم از ميان واسطهها، مثل بانكها، سرمايههاي متقابل، سرمايههاي بازنشستگي، شركتهاي بيمه، طرح سرمايهگذاري جامع وسرمايهگذاري ساخته ميشوند. اگرچه جزئيات شيوهاي و قانوني آنها فرق دارد. يك واسطه عمومي ميگويد كه يك سرمايهگذاري استفاده از پول افراد زيادي است. هر كدام از آنها يك ادعا عليه واسطه را تحمل كردند. در دارائي شخصي، پول استفاده شده به منظور خريدسهمها، گذاشتن درطرح سرمايهگذاري جامع يا استفاده شده به منظور خريد هر دارائي كه يك ركن از خطر سرمايه فرض شده يك سرمايهگذاري است. پساندازدر دارائي شخصي به پول كنار گذاشتن، بهطور نرمال دريك اساس قانوني برمي گردد. اين فرق مهم است، بهطوريكه ريسك سرمايهگذاري ميتواند باعث ضرر سرمايه شود وقتي كه يك سرمايهگذاري فروخته ميشود، برخلاف پساندازكه بيشتر محدود ميشود. ريسك كاهش ارزش پول ناشي از تورم است. در بسياري نمونهها دوره پسانداز وسرمايهگذاري استفاده شده قابل مبادله هستند، كه اين فرق را با هم اشتباه كردند. براي نمونه بسياري حسابهاي سپرده مثل حسابهاي سرمايهگذاري به وسيلهٔ بانكها براي هدفهاي بازاري طبقهبندي شدهاند:اگر آن نقدي باشدپس آن پسانداز است، اگر ارزش آن نوسان پيدا كند پس آن سرمايهگذاري است.
دارائي واقعي وسيلهاي براي سرمايهگذاري
دردارائي واقعي پول سرمايهگذاري شده به منظور خريد دارائي براي هدف نگهداري، فروش يا اجاره براي درآمد استفاده شده ويك اصل از خطر سرمايهاست.
دارائي واقعي مسكوني
سرمايهگذاري در دارائي واقعي مسكوني فرم رايجتر دارائي واقعي است سرمايهگذاري به وسيله تعدادي از شريكها اندازهگيري شده زيرا آن شامل دارائي خريداري شده به منظور مسكن است. در حالتهاي زيادي خريدار قيمت خريد كاملي براي يك دارائي ندارد و بايد يك وام دهنده مثل بانك، شركت دارائي يا وام دهنده خصوصي استخدام كند. افراد كشورهاي مختلف سطوح قرض نرمال دارند اما معمولاً آنها در دامنه ۹۰–۷۰ درصد از قيمت خريد افت ميكنند. در مقابل نوعي ديگر از دارائي واقعي، دارائي واقعي مسكوني حداقل خطر را دارد.
دارائي واقعي تجاري
دارائي واقعي تجاري شامل آپارتمان خانوادگي، ساختمان اداره، مدت خرده فروشي، هتلها و متلها، انبارها و داراييهاي تجاري ديگر است. در نتيجه ريسك بالاتر از دارائي واقعي تجاري، نسبت ارزش قرض اجازه داده شده به بانكها و وام دهندههاي ديگر پايينتر است و اغلب در دامنه ۷۰–۵۰ درصد افت ميكنند.
متنوعسازي (دارائي)
در دارائي، متنوعسازي به معني كاهش ريسك به وسيله سرمايه دردارائيهاي متنوع است. اگر ارزش دارائي در انجام دادن همزمان به بالا يا پايين انتقال پيدا كند، يك وزارت متنوع شده ريسك كمتر از ريسك دارائيهاي وزن داده شدهٔ تشكيل دهنده آن دارد، و اغلب ريسك كمتر از حداقل خطر تشكيل دهنده آن است؛ بنابراين، هر سرمايهگذار ريسك گريز تاحدي به سمت حداقل تنوع دارد، با سرمايهگذاران ريسك گريز بيشتر تنوع كاملاً بيشتر است از سرمايهگذاران ريسك گريز كمتر. متنوعسازي يكي از دو تكنيك عمومي براي كاهش ريسك سرمايهگذاري است. ديگري دفاع كردن است. آن مهم به يادآوري است كه با متنوعسازي تنها كارها براي سرمايهگذاري دارائي هر فرد كاهش مييابد. اگر شخصي شروع كند با۱۰۰۰۰ دلار در يك ذخيره و سپس ۱۰۰۰۰ دلار درذخيره ديگر بگذارد، آنها ريسك بيشتر دارند نه كمتر. تنوع فروش۵۰۰۰ دلار از اولين سرمايه به منظور گذاشته شدن در دوم لازم است. پس ريسك كمتر وجوددارد. دفاع، به وسيلهٔ مقايسه، كاهش ريسك بدون فروش هر شغل اصلي. كاهش ريسك توسط تنوعسازي معني نميدهد كس ديگري ريسك بيشتر دارد. اگر شخص A ۱۰۰۰۰ دلار از يك ذخيره و شخص B ۱۰۰۰۰ دلار از ديگري، هردو شخص Aو Bريسك آنها كاهش مييابد اگر آنها ۵۰۰۰ دلار از دو ذخيره را مبادله كنند، بنابراين هركدام اكنون يك وزارت متنوع شده بيشتر دارد. در زمان حاضر فرصتهاي سرمايهگذاري متنوعي از طريق بورس اوراق بهادار، بورس كالا و همچنين سايتهاي سرمايهگذاري در اختيار سرمايهگذاران ايراني قرار ميگيرد.
نمونهها
نمونه ساده از تنوعسازي به وسيلهٔ ضربالمثل تهيه شده «همه تخم مرغهايتان را در يك سبد نگذاريد» يعني «همه سرمايه خود را يكجا به خطرانداختن». تخممرغها در سبد ميشكنند. جايگاه هر تخم مرغ در يك سبد متفاوت تنوع بيشتري دارد. ريسك بيشتري براي ازدست دادن يك تخم مرغ وجود دارد، اما ريسك كمتري براي ازدست دادن همه آنهااست. در دارايي، يك نمونه از وزارت متنوع شده براي نگهداري تنها يك ذخيرهاست. اين خطرناك است و آن غيرمعمول نيست كه يك ذخيره ساده ۵۰ درصد در يك سال پايين بيايد. آن خيلي كمتر عمومي است براي يك وزارت كه از۲۰ درصد ذخيرهها پايين بيايند بلكه بيشتر، و حتي آنها تصادفي انتخاب شده باشند. اگر ذخيرههاي انتخاب شده باشند از يك صنايع متنوع، نوع و اندازه شركت (مثل بعضي ازرشد ذخيرهها و بعضي ازارزش ذخيره) آن هنوز كمتر محتمل است. تنوعسازي بيشتر ميتواند بهوسيله سرمايهگذاري در ذخيرههاي كشورهاي مختلف بدست بيايد، و در طبقههاي دارائي مختلف مثل بانكها، اوراق قرضه، دارائي واقعي، غرامت خصوصي، زيربناي اقتصادي و كالاهايي مثل نفت گرم و طلاي كاغذي. بنابراين درنيمه سال ۱۹۷۰، آن بحث شد كه تنوع جغرافيايي ميتواند ريسك بيشتر عملكرد توليد را تعديل كند. براي سرمايهگذاري يك بنگاه بزرگ توسط كاهش ريسك وزارت كلي زماني كه بعضي از نرخهاي بالاتر عملكرد پيشنهادشده به وسيلهٔ بازارهاي بيروني آسيا و آمريكاي لاتين گرفته شده.
انواع سرمايه گذاري
از زمان پيدايش پول، سرمايهگذاري نيز مطرح شد. بشر به دلايلي اعم از تورم و گذر زمان كه باعث كاهش ارزش دارايي ميشود، نياز به راهي پيدا كرد تا بتواند ارزش سرمايه خود را حفظ كند و يا آن را افزايش دهد.
در گذشته بازارهاي سرمايهگذاري محدود بود و به چند نوع اندك خلاصه ميشد ولي كمكم به تعداد بازارهاي سرمايهگذاري افزوده شد.
انواع سرمايهگذاري:
1. بورس
2. بازار طلا و جواهرات
3. سپردههاي بانكي
4. كالاهاي فيزيكي
5. سهام
6. اوراق بدهي
7. صندوق هاي سرمايه گذاري
8. صندوق سرمايه گذاري قابل معامله (ETF)
9. صندوق سرمايه گذاري مختلط
10. بازار ارزهاي ديجيتال
اخيرا بازار ارزهاي ديجيتال نگاه بسياري از كاربران بازار سرمايه را به سمت خود كشاند.
سودآوري بسيار، عدم محدوديت زماني و مكاني، غيرمتمركز بودن، عدم دخالت دولت و حكومتها در آن، كارمزد بسيار كم و سرعت انتقال بالا و ... از ويژگيهاي مهم اين بازار شمرده ميشوند كه ميتوان آنها را دليل علاقه مردم و سرمايهگذاران به اين بازار دانست.
حداكثر تنوع
مزيتهاي مشخص شده از تنوع، كارشناسان بسياري حداكثر تنوع را پيشنهاد كردند همچنين به صورت «خريد بازار وزارت» شناخته شدهاست. بدبختانه، تشخيص دادند كه وزارت قابل فهم نيست. اولين تعريف از مدل نرخ دارائي عمده كه بحث ميكند ميآيد، حداكثر تنوعي كه از خريد به نسبت سهم همه دارائيهاي موجود آمده. اين عقيده اساسي شاخص سرمايههااست. يك ايراد بر آن وارد است آن به معني خودداري سرمايهگذاري مانندآتيههايي كه موجود در عرضه خالص صفراست. ديگر اين كه آن وزارت به وسيلهٔ سهام قرضه كه به بازار ميآيد معين ميشود، به جاي ارزش اقتصادي اساسي. در نهايت خريد به نسبت سهمها به معني آن است كه اضافه وزن وزارت هر دارائي كه بيش از اندازه بهاداده شده و كم وزن هر دارايي كه كم بهاداده شدهاست. اين سطر از بحث راهنمايي ميكند به وزارتهايي كه وزن داده شدهاند برطبق برخي از تعريفها از «ردپاي اقتصادي» مثل دارائيهاي اساسي كل يا جريان نقدي ساليانه. برابري ريسك انديشه يك چاره است. اين دارائيهاي وزني نسبت به ريسك معكوس هستند، بنابراين وزارت ريسك برابر درهمه طبقههاي دارائي دارد. اين براي هردو در زمينههاي نظري موجهاست، و با بحث عملي ريسك آينده به منظور پيشبيني ارزش بازار آينده يا ردپاي اقتصادي آسان است.
- شنبه ۰۹ مرداد ۰۰ ۱۳:۰۷ ۲۵ بازديد
- ۰ نظر