سرمايه گذاري هوشمند

استراتژي سرمايه گذاري به تصميماتي گفته مي‎شود كه يك تاجر براي در جريان انداختن سرمايه خود به كار مي‎گيرد. يك سرمايه گذار اين تصميمات را بر اساس اهداف، تحمل ريسك و نيازهاي آينده يا حال خود تعيين مي‎كند.

برخي از اين استراتژي‎ ها در صورتي كه سرمايه گذار بر افزايش سرمايه متمركز باشد به دنبال رشد سريع هستند اما برخي ديگر با تمركز بر حمايت سرمايه از استراتژي ‎هاي كم خطر و كم ريسك پيروي مي‎كنند.

بسياري از سرمايه گذاران با استفاده از ميانگين هزينه دلار و بازپرداخت سود سهام، اقدام به خريد وجوه كم از شاخص‎هاي متنوع، مي‎كنند. در واقع ميانگين هزينه دلار يك استراتژي است كه در آن مقدار خريد دلاري از سهام ثابت يا يك سرمايه گذاري خاص بدون در نظر گرفتن قيمت دلار سهام يا هزينه ‎ها در يك برنامه ريزي منظم صورت مي‎گيرد.

سرمايه گذار در هنگام پايين آمدن قيمت، سهام بيشتر و در صورت بالا بودن ارزش آن مقدار كمتري را نيز با گذشت زمان به دست مي‎آيد.

استراتژي

پنج استراتژي سرمايه گذاري هوشمند گراهام

بنجامين گراهام در سال 1949 پنج استراتژي براي سرمايه گذاري هوشمند به بازار سرمايه گذاري معرفي كرد.

  1. تجارت عمومي : سرمايه گذار حركت ‎هاي بازار را از روي حركت ‎هاي بازارهاي مشابه پيش بيني و مشاركت مي‎كند.
  2. تجارت گزينشي : سرمايه گذاران سهامي را انتخاب مي‎كنند كه انتظار دارند در كوتاه مدت رشد خوبي داشته باشد. به عنوان مثال به مدت يك سال محدوديت زماني به آن اجازه رشد مي‎دهند.
  3.     خريد ارزان با فروش پر سود : سرمايه گذار زماني كه قيمت‎ها فروكش كنند وارد بازار مي‎شود و زماني كه بازار داغ مي‎شود و قيمت‎ها بالا مي‎روند سرمايه خود را به فروش مي‎رساند.
  4. انتخاب سرمايه با پتانسيل طولاني مدت : سرمايه گذار سهامي را انتخاب مي‎كند كه انتظار دارد در طي چند سال سريعترين رشد را نسبت به ديگر رقباي خود در بازار داشته باشد.
  5. خريد چانه زني : سرمايه گذار سهامي را انتخاب مي‎كند كه قيمت آن كمتر از ارزش واقعي آن مي‎باشد كه آنها قابل اندازه گيري با تكنيك ‎هايي خاص هستند.

استراتژي

گراهام تاكيد دارد كه هر سرمايه گذار بايد تصميم بگيرد كه قصد داردسرمايه گذاري هوشمند سرمايه  خود را چگونه مديريت كند. سرمايه گذاران باتجربه ممكن است با استراتژي خريد ارزان و فروش بالا راحت تر باشند، در حالي كه سرمايه گذاراني كه زمان كمتري براي تحقيق و پيگيري بازار يا ديدگاهي طولاني مدت براي سود بيشتر داشته باشند.

هيچ راهي وجود ندارد كه بتوان آن را با قطعيت بهترين راه براي سرمايه گذاري انتخاب كرد. اما سرمايه گذاران بايد تلاش كنند رفتاري منطقي با استفاده از حقايق و داده‎ هاي بازار براي پشتيباني از تصميمات و سرمايه خود داشته باشند. همچنين آنها بايد بتوانند با بهترين برنامه ريزي ‎ها در جهت كاهش ريسك و حفظ نقدينگي خود تلاش كافي داشته باشند.

استراتژي ريسك پذيري در سرمايه گذاري

ريسك از بزرگترين اركان سرمايه گذاري است. برخي از افراد تحمل بالايي در برابر ريسك دارند در حالي كه ساير سرمايه گذاران ممكن است از درجات كوچك ريسك پذيري يك پروژه رنج ببرند. با اين حال در برابر ريسك پذيري يك قانون كلي وجود دارد و آن اين مي‎باشد كه سرمايه گذاران فقط بايد آنچه را كه از دست مي‎دهند از دست بدهند.

قانون بعدي در برابر ريسك پذيري اين است كه هر چه ريسك بيشتري در يك پروژه كنيد بازده بالقوه پروژه بالا مي‎رود و به نسبت ساير پروژه‎ ها خطر بالاتري هم دارد. البته سرمايه گذاري ‎هايي نيز وجود دارد كه تضمين مي‎كند سرمايه گذار هيچ ضرري نخواهد كرد اما حداقل فرصت براي بازده نيز وجود نخواهد داشت.

به عنوان مثال اوراق قرضه خزانه داري ايالات متحده امريكا و گواهي سپرده‎ هاي بانكي (CD) به شدت امن محسوب مي‎شوند. زيرا با اعتبار ايالات متحده پشتيباني مي‎شوند. با اينحال اين سرمايه گذاري‎ هاي بازده بسيار كمي را به همراه دارند. هنگامي كه هزينه تورم و ماليات در معادله بازگشت درآمد لحاظ شود ممكن است رشد خيلي كمي در اين سرمايه گذاري ‎ها پيدا شود.

ريسك

استراتژي حفظ سرمايه در سرمايه گذاري

حفظ سرمايه يك استراتژي سرمايه گذاري بسيار محافظه كارانه مي‎باشد. همانطور كه از نامش پيداست هدف آن حفظ سرمايه و جلوگيري از اعمال هر گونه ضرر بر سرمايه است. اين استراتژي در ايمن ‎ترين ابزارهاي كوتاه مدت مانند اسناد خزانه داري و گواهي ‎هاي سپرده قابل پياده سازي است.

استراتژي سرمايه گذار رابطه مستقيمي با سن، تجربه سرمايه گذاري، مسئوليت‎ هاي خانوادگي، تحصيلات و درآمد سالانه سرمايه گذار دارد. اين فاكتورها به طور كامل مستقيمي بر روي تصميمات سرمايه گذار تاثير مي‎گذارد. به سادگي مي‎توانند درصد سود را تغيير دهند و از يك درصد ناچيز اما بسيار امن به يك درصد بالاي پرخطر تبديل شوند و يا حتي به ضررهاي جبران ناپذير منتهي شوند.

استراتژي سرمايه گذاري در بازار ارز رمز پايه

براي آغاز فعاليت در بازار ارز رمزپايه شما بايد تكليفتان را با سرمايه خود مشخص كنيد. شما بايد بدانيد كه آيا مي‎ خواهيد به سرمايه گذاران اين بازار بپيونديد يا به تاجران و معامله گران. اين دو مقوله دو روش متفاوت و منحصر به فرد هستند كه در بازارهاي مالي وجود دارند.

در اينجا چند مولفه وجود دارد كه شما را در انتخاب هر دو نوع استراتژي سرمايه گذاري راهنمايي مي‎كند:

  • دوره مورد نظر : سرمايه گذاري در واقع اجرا و پذيرش تعهداتي بلند مدت مي ‎باشد. گاهي مواردي وجود دارد كه در آن سرمايه گذاران دارايي خود را سال ها يا حتي دهه‎ ها در آن بازار نگه داشته اند. در صورتي كه در تجارت معاملات به صورت كوتاه مدت و در بازه‎ هاي سرمايه گذاري روزانه، ماهانه يا سه ماهه صورت مي‎گيرند. آنها بيشتر از نوسانات قيمت كه معمولا سرمايه گذاران آنها را ناديده مي‎گيرند استفاده مي‎كنند.
  • حجم معاملات : به عنوان ديگر ويژگي تمايز اين دو مي‎توان به حجم معاملات در اين دو مقوله اشاره كرد. از آنجا كه معاملات كوتاه مدت مسلما نمي‎تواند سود بسيار بالايي داشته باشد معامله گران ناچارند كه حجم معاملات در تجارت خود را بالا ببرند تا بتوانند سودهاي كلان تري داشته باشند. در صورتي كه سرمايه گذاران به معاملات كمتري تمايل دارند.
  • ريسك پذيري : هيچ روشي براي تعامل با بازار ارزهاي رمزپايه، بدون هيچ خطري وجود ندارد. با اين حال تجارتي است كه با داشتن ريسك‎ هاي پر خطر قادر به بازده‎ هاي بسيار پرقدرت مي‎ باشد. تنها اين واقعيت كه تجار در طول روز ممكن است درگير چندين معامله شوند به اين اشاره دارد خط روند در تحليل تكنيكال كه معامله گران روزانه خود و سرمايه‎شان را در معرض خطر قرار مي‎دهند. در يك سرمايه گذاري بلند مدت سود به صورت روزانه جمع خواهد شد اما ريسك آن با مرور زمان كمرنگ تر خواهد شد. در واقع اين ريسك ‎ها نيز مانند سودها به طور تدريجي مي‎ايند و مي ‎روند.
  • نوع نگرش : تجارت به مهارت ‎هاي فني زيادي نياز دارد و سرمايه گذاري نياز به درك عميقي از بازار دارد. از بسياري از جهات سرمايه گذاران روانشناسي و اخبار بازار را مطالعه مي‎كنند اما معامله‎ گران بيشتر غرق در اعداد و نمودارها هستند.

استراتژي

تعيين نقطه اصلي مقاومت شما در واقع همان استراتژي شخص شما را تعيين خواهد كرد. بنابراين براي ورود به اين بازار تنها كافي است به پنج سوال زير پاسخ دهيد:

  1. من از دارايي ‎ام چه انتظاري دارم و تا چه زماني مي توانم از آن استفاده نكنم؟
  2. من دوست دارم تا چه زماني صبر كنم و به طور تقريبي انتظار چه ميزان سود را از معامله خود دارم؟
  3. من چه ميزان وقت و انرژي براي انجام معاملات خود دارم؟ آيا مي‎توانم تعداد زيادي معامله در روز را مديريت كنم؟
  4. درجه ريسك پذيري من چقدر است؟ و پس از آن سرمايه من با چه ميزان از ضرر مي‎تواند در بازار تاب بياورد؟
  5. من چه نگرش و ابزاري را مي‎توانم در استراتژي خود دنبال و استفاده كنم؟

با پاسخ دادن به اين سوالات شما قادريد به راحتي براي خود يك نقشه راه و استراتژي كلي تعيين كنيد و بعد از آن با استفاده از ابزار استراتژي به معاملات وارد شويد. در مقالات بعدي به طور مفصل درباره ابزار استراتژي بحث خواهيم كرد.

سلب مسئوليت: عقيده بيان شده در اينجا توصيه به سرمايه گذاري نيست. فقط براي اهداف اطلاعاتي ارائه مي شود. لزوماً نظر blog.tbito.com را منعكس نمي كند. هر سرمايه گذاري و كليه معاملات شامل ريسك است، بنابراين هميشه بايد قبل از تصميم گيري، تحقيقات خود را انجام دهيد. ما سرمايه گذاري را كه توانايي پرداخت ضرر نداريد، توصيه نمي كنيم.

 

منبع

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.